قبل ازهرچیزی باید ب اونی ک ب ملیک رای داده بگم:

اخه برادرمن،اخه پفیوز،اخه ضایع ملیک پست گذاشته بهش رای دادی؟/

الان خواستی بگی"دیدی بهت رای ندادم؟؟"

جناببووقخجالت بکش واقعا!

فیلم های امروز سینما فیسبوک:

کشت و کشتار ادمین ها(جنایی)

بخاطر یک مشت لایک(وسترن)

دیشب زیرپستت کامنت گذاشتم(احساسی)

همه چیز ازیک لایک شروع شد(عاشقانه خانوادگی)

بلاک شده ها(ترسناک)

چه کسی مرا بلاک کرد؟؟(پلیسی)

فیلم های سینمایی ایام ماه مبارک رمضان:

1.او یک پرایدسواربود(تخیلی)

2.بخاطر یک مشت پسته(وسترن)

3.بابا با گوشت گریخت(ترسناک)

4.رویای سفردر تابستان(اجتماعی)

5.جدال مهمانان برسر آجیل(جنگی)

6.بوی خوش برنج(احساسی)

yasi:ای توروحت مردم ازخنده!!

ویرایش:yasi

از استادی پرسیدند:

آیا قلبی که شکسته باز هم میتواندعاشق شود؟

استادگفت:

بله می تواند.

پرسیدند:

آیاشماتاکنون ازلیوان شکسته آب خورده ای؟!

استادپاسخ داد:

آیا شما تاکنون بخاطرلیوان شکسته ازآب خوردن دست کشیده اید؟!

ویرایش:yasi

ازاونجایی ک سرتولدعخشم من این وبو نزده بودم برای همین الان :

تولدتولدتولدت مبارک،مبارک ،مبارک،تفلدت مبارک بیاشمعاروفوت کن ک صدسال زنده باشی

هدیه ی نگین به ادامم:

هدیه ی هاله ب ادامم:

هدیه ی ملیک ب ادامم:     

هدیه ی خودم ب ادامم:

هدیه ازداخل:

سی و یکمین سالگردتولدت مبارک عزیزم

همیشه زنده باشی!!

بارآخر...من ورق رابادلم برمیزنم.باردیگر حکم کن امانه بی دل!

بادلت حکم کن.حکم دل:هرکی دل داره بندازه وسط .

تامادل هایمان راروکنیم...این دل من!روبکن دلت را!دل نداری؟!

بر بزن اندیشه ات را.حکم لازم:دل سپردن ،دل گرفتن هردو لازم!!!

الان نشسته ام دارم به اذیت های دوران مدرسه فک میکنم!!

حرف زدن سر کلاس...تقلب رسوندنامون..چندبار معلم مچمون رو گرفت!!

زنگ های تفریح اذیت کردن ورقصیدن

الان دارم آهنگ هایی رو که باهم میخوندیم گوش میدم:

حسم نسبت به شما...عشقم نسبت به دولار...هس ورفته عقل ازسر..مست ونعش100%

یا

اون یکی رومیخواد که باشه باش..ازاون عاشقاش..ی پسری که سربه راهه...شیطونی نمیکنه لابه لاش

yasi:اون یکیومیخواد با یه اخلاق خوب...صبح سرکارشب خونه باشه زود...بکنه هرکجاحرفاشوگوش...بعدبکنه هردوتادستاشوبوس!هعی یادش بخیر

خیلی دلم تنگ شده

امیدوارم هرچه زودتر ببینمتوووون!

پ.ن یاسی:ی بارتوعمرم تقلب کردم تااخرعمرم هی بزنش توسرم حالو!!تازه اینقد من حرفه ایی عمل کردم ک هیچی نفهمید معلمه،مچ مهدیه روگرفت!

ویرایش:yasi

سلام این پست بوسیله ی دستان هنرمند یاسی نوشته میشه!!

چندوقت پیش باهاله قرارگذاشتیم بریم باغ دلگشا

خب سرساعت اماده شدمو سوارماشین شدم ک برم باغ

رفتیم ولی هرکاری کردم نتونستم درباغوپیداکنم هاله بهم زنگیدگفت یاسی کجایی؟؟جریانوبهش گفتم 

گفت توکجایی؟؟گفتم من کنار ی ایستگاه اتوبوس پیش ماشینمونم بالاترهم یه سوپرتلفنیه

گفت من پیش سوپرتلفنیم ولی کنار ایستگاه تورونمیبینم؟؟

جاتون خالی دوساعت حرف زدیم بعد من گوشیو دادم ب ددی گرامی که با ددی گرامی هاله بحرفه و اونجابود

که فهمیدیم من اشتباه شنیدم وقرار توباغ جهان نمابود نه دلگشا!!

یعنی زمین الان بیامنوبخور!

خلاصه رفتیمو هاله و هستی(سیس هاله)رودیدیم جالب اینجابود که منو هاله هردوتامون شال و شلوارمون سفیدبود!!

خب دیگه یکم بعدهم فرانک دوست هاله وهستی اومد و گشتیمو حرفیدیمو غیره!!

بعدرفتیم کافی شاپ باغ،نشستیم اونطرف تر یه گله پسربود اینقد سروصدامیکردن دلم میخواست بگم اقایون اشتباه اومدید طویله ازاون طرفه!!

ولی خب مراعات بقیه رو کردم

منوهاله شیک شکلاتی سفارش دادیم فرانک شیک شکلات بابیسکوئیت هستی هم اب انار(بده توجریان میذارمتون؟؟)

دوتاپسراز همون له کناری پاشدن اومدن طرف ما یکیشون ایستاد بود اون یکی از شونه اون یکی اویزون بود...من میگم ایناازباغ وحش فرارکرده بودن شمامیگید نه!!!

پسره ک مث درخت ایستاده بود گفت شمامافیا بلدین؟؟

هستی ک فداش شم هنگ کرده بود هی میگفت:چی؟؟چیا؟؟چی بلدیم؟؟

منوهاله نگاشون میکردیم ک فرانک به سمت گله اشاره کرد گفت:بفرمایید!!

پسره گفت :بلدنیستید؟؟

فرانک همچنان:بفرمایید!

رفتن ماهم  یکم بعدپاشدیم رفتیم

.

.

.

.

.

.

.

.

.

دنبال چی میگردید؟؟خب رفتیم خونه هامون دیگه!

تاپستی دیگر شماراب خدای بزرگ و مهربان میسپارم!!بووووق!!

بهله ازعنوان پرمحتوای پستمممم فهمیدید "که باهاله و نگین و ملیکامیخوایم بریم بیرون ولی ملیکا گفت نمیتونم

بیام نگین هم کلاس داره پس منوهاله میمونیم  ولی ممکنه ساعتوتغییربدیم ک نگین بیاد

و بریم باغ یاسینما خیلی هم خوش میگذره"یابیشترتوضیح بدم ایا؟؟؟؟

هدف ازایجاداین پست این بود که دعاکنید ب سلامت بریمو بیایم بعلـــــــــــــــــــــــــه!!

هرچی هم گفتی خودتی...!!

همیشه بعداز امتحانات آدم احساس می کنه آزاد شده.

ولی وقتی اس ام اس این که فردا کارنامه ها رومیدن رو برای مادرا میفرستن تاروزی که بخوان کارنامه ها رو بدن انقققققد بچه خوبی میشیم که مادرامون تعجب میکنن!

و از جمله هایی مانند:وای مامان الهی قربونت برم..بذارمن ظرفارو بشورم و....استفاده میکنیم!

مامانت که رفته تا کارنامه ی درخشانت روبگیره تا اومدش 100بار آیه الکرسی میخونی ولی وقتی لبخندرضایت رو رولباش میبینی کلی خوشحال میشی وهی میگی :اگه کم میگرفتم جای تعجب داشت!!!

اصلا انگار نه انگار که تا چندساعت پیش کل قرآن رو خونده بودی.بعدشروع می کنی به پزدادن نمره هات بین دوسات:من شدم19/5توچی؟واااای چقد کم شدی!!من که میدونستم پایین 19 نمیشم!!!

دو سه هفته بعد مثل ما 5ستاره دلت برایbest friend هات تنگ میشه وباهاشون قرارمیذاری بری استخر(یا یه جای دیگه).

یکی مثل من on timeسرساعت دم دراستخرم یکی مثل ملیکا خواب میمونه!

یکی هم مثل یاسی یادش میره چه قراری داشته که بایدپول بیشتر بیاره تاناهار روباهم بخوریم ودر آخر گشنه میریم خونه!!

(yasi:قرارنهار کنسل شد من یادم رفت بهت بگم)

بعدتوخونه سعی میکنی بخوابی ولی نمیشه و100بار به خودت فوش میدی که چرا صبح باهاشون قرار گذاشتی.

ولی چندروز بعد دلت براشون تنگ میشه...امروز روزیه که من دلم برای تمام best friendهام تنگ شده!!

از اینجا همشون رو می بوسمبه امید دیدار دوباره همگی تون

ویرایش: yasi

خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی ناراحتم وحشتناک !!!!!دلم میخواد جیغ بزنم سرمو بکوبم تو دیوار!!ولی فقط میتونم گریه کنم....

امروز داشتم تو وبلاگ گلمبرتا(طرفدارای آدام)میگشتم که به وب یه گلمبرت به اسم ایدا رسیدم...حوصله ندارم توضیح بدم فقط وقتی پست هاشو خوندم شوکه شدم،ایدا خودکشی کرده بود!!

نمیدونم بخاطر ادام یا نه از مشکلات زندگیش گفته بود واخرش گفت اگه ادام رو دیدین بهش بگید یه گلمبرت جونشو بخاطر تو داد...

پست بعدی رو دوستش پانته ا گذاشته بود از مرگ ایداگفته بود و عکس جنازه ی ایدا رو گذاشته بود...رفتم211 تا کامنت اون پست رو خوندم....یعنی دلم میخواست ادام میومد و این همه همدردی صمیمانه ی بقیه ی گلمبرتا رو میدید!!یه جوری به ایدا فحش دادن و قیافه اشومسخره اش کردن و بهش توهین کرده بودن که من داشتم شاخ درمیاوردم....بدجور بهش توهین کرده بود:تو ابروی گلمبرتا رو بردی،شبیه گاوی...زشتی...اینا قابل گفتنش بود... اتفاقا بنظر من ایداخیلی هم خوشگل بود...اعصابم خرد شده بدجور...وپست بعدی...عکس قبر ایدا بود...روش نوشته بود ایدا تاجیان...اه اصلا خودتون برید ببینیدتوی لینک زیر:

just adam

روحش شاد...

فقط یه چیزی:گلمبرتایی که گفتین ایدا ابروی ما گلمبرتارو برده،شما بافحشایی که دادین بدتر ابرومونو بردین....

جالب اینجاست همونایی که فحش میدادن روشون نشده بود برای پست قبر ایدا کامنت بذارن و عذرخواهی کنن...واقعا خجالت میکشم از اینکه یه همچین گلمبرتای مثلا با ادبی جزء خانواده ی گلمیلی هستن...

..................................................

اینم عکس قبر ایداست....

پ.ن:همونطور که روی سنگ قبر میبینید تاریخ تولدش:1999بوده...یعنی همسن من...

بخاطر اجی گلم یه هفته عزای عمومی،پست طنز ممنوع قالب وب هم مشکی...

اروم بخواب خواهر نازم...